بیماری های شایع در زنبورعسل و خدمات درمانی رایج برای زنبورعسل
زنبورعسل امروزه علاوه بر اینکه به دلیل محصولات متنوع و پرکاربردش (مانند انواع عسل، موم و بره موم، گرده گل و...) برای جامعه بشری دارای اهمیت ویژه ای است، از جهت نقش پررنگ آن در گرده افشانی گیاهان (به ویژه گیاهان دارای اهمیت بالا در امنیت غذایی بشر) اهمیت بالایی برای جامعه بشری دارد. در سال های اخیر به دلایل مختلف (شناخته شده و ناشناخته) مانند استفاده گسترده از سموم آفت کش، بیماری های زنبورعسل و... جمعیت زنبورهای عسل در جهان رو به کاهش گذاشته است که باعث نگرانی در جامعه بشری شده است. در سال های اخیر به دلیل این معضلات و خسارات اقتصادی ناشی از آنها به کلونی های زنبورعسل توجه ویژه ای به پیشگیری و کنترل بیماری ها و آفات کلونی های زنبورعسل می شود.
عوامل مهاجم به کلونی های زنبورعسل به طور عمده در دو گروه عمده عوامل بیماری زا و عوامل مهاجم و انگلی قرار می گیرند که عوامل بیماری زا شامل دسته عوامل باکتریایی (بیماری لوک آمریکایی و اروپایی)، عوامل قارچی ( بیماری نوزاد گچی یا لارو گچی و بیماری لارو سنگی)، بیماری های ویروسی (بیماری نوزاد ساکی، فلج مزمن و حاد زنبورعسل)، بیماری های ناشی از پروتوزوآ یا تک یاخته ها (بیماری نوزما) و عوامل مهاجم و انگلی شامل کنه واروآ، کنه آکاراپیس، کنه تروپیلائه لاپس و کنه تراکئال یا هیره مهاجم به کلونی های زنبورعسل، حشراتی مانند سوسک ها (مانند سوسک ریز یا کوچک کندوی زنبورعسل)، مورچه ها، کلونی های زنبورهای وحشی و شاپرک ها یا پروانه های کرم موم خوار و سایر گونه های پروانه ها و شاپرک های مهاجم به کلونی های زنبورعسل و حیواناتی مانند برخی دوزیستان، خزندگان، پرندگان و برخی از پستانداران از انواع موش و رَت تا خرس ها را شامل می شوند. البته برخی عوامل دیگر که هنوز تا حدی ناشناخته مانده اند مانند سندروم فروپاشی کلونی زنبورعسل (C. C. D.) نیز رایج هستند. در ادامه شرح مختصری از برخی از مشهورترین، رایج ترین و مهم ترین عوامل چالش، روش های تشخیص آنها و خدمات درمانی مربوطه به اختصار پرداخته خواهد شد.
بیماری ها و عوامل مهاجم رایج در کلونی های زنبورعسل
بیماری لوک آمریکایی (American foul brood):عامل آن باکتری پانی باسیلوس (Paenibacillus) است که یک نوع باکتری تشکیل دهنده هاگ است و بسیار مسری است. این بیماری در هر زمانی که در کندو لارو زنبورعسل وجود داشته باشد می تواند رخ داده و می تواند یک کلنی را نابود کند که البته به راحتی به کلنی های دیگر نیز سرایت می کند. با توجه به توان تولید هاگ در این باکتری خاص، می تواند سال ها در محیط باقی مانده و در برابر مواد ضدعفونی کننده مقاومت بالایی داشته باشد. لاروهای موجود در خانه های درپوش دار تحت تأثیر این بیماری قرار گرفته و درپوش یا کلاهک فرورفته یا مرطوب، تیره و سوراخ می شوند که شکل مرتب خانه های حاوی لاروهای زنبورعسل در روی شان ها یا قاب های داخل کندو را به هم می زند.
تشخیص لاروهای بیمار با فروکردن یک نی باریک در خانه های مشکوک روی قاب ها امکان پذیر است که باعث می شود تا لارو بی شکل شده در اثر بیماری مثل یک ماده کش دار به رنگ روشن یا تیره تا حتی سه سانتیمتر از داخل خانه حاوی لارو کش بیاید. این بیماری تقریباً به راحتی قابل تشخیص است؛ اما متأسفانه به طور مؤثری قابل درمان نیست و حتی مصرف آنتی بیوتیک ها نیز به دلیل تولید هاگ توسط باکتری عامل بیماری، چندان مؤثر نیست؛ بنابراین جهت پیشگیری و از بین بردن بیماری باید بازرسی و معاینه منظم کلونی ها، رعایت بهداشت مجموعه کلونی ها و اقدامات پیشگیرانه (با اخذ مشورت از افراد و دامپزشکان متخصص) همراه با حذف کامل کلونی های آلوده در دستور کار قرار گیرد.
این بیماری توسط باکتری (Melissococcus pluton) و بسیاری از باکتری های دیگر مانند (Paenibacillus alvei, Enterococcus faecalis, Brevibacillus laterosporus, Lactobacillus euridice) به عنوان عوامل ثانویه ایجاد می شود. این بیماری می تواند بسیار جدی شود و یا کلاً ناپدید شود که این موضوع به استرس ها یا تنش های وارده به کلونی ها مرتبط است. اگر درمان لازمه در مورد آن صورت نگیرد به همان معضلی تبدیل می شود که در بیماری لوک آمریکایی دیده می شود. درمان آنتی بیوتیکی تحت شرایط خاص و با نظارت دامپزشک متخصص در مورد این بیماری بسته به قوانین دامپزشکی هر کشور می تواند مجاز باشد. دوره درمان نیز طولانی مدت بوده و تا شش ماه نیز در منابع برای طول مدت درمان آن ذکر شده است. لوک اروپایی علاوه بر تفاوت در عامل بیماری و نحوه کنترل آن، در نحوه تشخیص نیز با بیماری لوک آمریکایی تفاوت دارد. در بیماری لوک اروپایی لاروهای موجود در خانه های بدون کلاهک یا درپوش به شکل پیچ خورده، زرد مایل به قهوه ای و قطعه قطعه هستند که نسبتاً به راحتی قابل تشخیص از لارو سالم است.
همان طور که گفته شد یک بیماری قارچی است که عامل آن قارچ (Ascosphaera apis) است. این قارچ لاروها را آلوده کرده و باعث مرگ آنها می شود. سپس میلیون ها هاگ آزاد می کند که به شان یا قاب عسل و به زنبورهای بالغ می چسبند و برای مدت طولانی کندو و کلنی را آلوده می کنند. رعایت موارد بهداشتی و درمان مؤثر (با اخذ مشورت از دامپزشک متخصص و مجرب) می تواند بهترین راه برای کنترل و پیشگیری از آن باشد. همان طور که از نام این بیماری پیدا است، تشخیص آن از روی مشاهده لاروهای سفت شده، سفید و دارای حالت گچی با رنگ خاکستری خالدار تا سیاه ممکن است که حتی بر روی کف یا ورودی کندو نیز می توانند مشاهده شوند.
"
. در سال های اخیر به دلایل مختلف (شناخته شده و ناشناخته) مانند استفاده گسترده از سموم آفت کش، بیماری های زنبورعسل و... جمعیت زنبورهای عسل در جهان رو به کاهش گذاشته است که باعث نگرانی در جامعه بشری شده است."
این بیماری نیز یک بیماری قارچی است که توسط قارچ های (Aspergillus flavus) و (fumigatus Aspergillus) ایجاد می شود. علاوه بر لاروها می تواند برای زنبورهای بالغ و حتی سایر حشرات، پرندگان و پستانداران بیماری زا باشد. لاروهای مبتلا به آن به شکل مومیایی سخت و محکم مانند سنگ در می آیند و چون جزو بیماری های مشترک بین انسان و حیوان است، باید از خود نیز در برابر آن محافظت نموده و تمامی کلنی های آلوده شده را فوراً با نظر دامپزشک از بین برد.
بیماری لارو سنگی (Stonebrood):این بیماری نیز یک بیماری قارچی است که توسط قارچ های (Aspergillus flavus) و (fumigatus Aspergillus) ایجاد می شود. علاوه بر لاروها می تواند برای زنبورهای بالغ و حتی سایر حشرات، پرندگان و پستانداران بیماری زا باشد. لاروهای مبتلا به آن به شکل مومیایی سخت و محکم مانند سنگ در می آیند و چون جزو بیماری های مشترک بین انسان و حیوان است، باید از خود نیز در برابر آن محافظت نموده و تمامی کلنی های آلوده شده را فوراً با نظر دامپزشک از بین برد.
این بیماری همان طور که قبلاً گفته شد، یک بیماری ویروسی است که توسط ویروس (Morator aetatulae) ایجاد می شود. لاروهای آلوده به آن در حالت لارو باقی مانده و به شفیره تبدیل نمی شوند. درمان خاصی برای آن وجود ندارد جز اینکه ملکه آن کلنی با ملکه ای از یک کلنی غیرآلوده جایگزین شود. معمولاً شناسایی آن با مشاهده لاروهای دارای شکل خاص (قایقی شکل) که به راحتی از داخل خانه خود قابل خارج نمودن هستند، قابل انجام است. در مورد این بیماری و سایر بیماری های ویروسی مانند ویروس فلج مزمن (حرکت لرزشی غیرطبیعی بالهای زنبورها، کاهش محسوس پرزهای روی بدن، تیره تر و براق تر شدن بدن) و ویروس فلج حاد (بیماری خطرناک باعث مرگ سریع زنبورهای مبتلا به آن) که ارتباط قوی آنها با بروز سندروم فروپاشی کلنی (CCD) بسیار مورد ظن متخصصین است، باید از دامپزشکان متخصص آموزش های مربوطه فراگرفته شود تا جلوی بروز آنها گرفته شود.
شاخص ترین بیماری ناشی از پروتوزوآ یا تک یاخته در زنبورعسل است که عفونت مزمن ناشی از آن دستگاه گوارش زنبور را درگیر نموده و باعث تضعیف و کاهش عمر مفید زنبورهای کارگر می شود. نشانه بارز آن آلودگی گسترده دیواره کندو و حتی روی قاب های عسل به فضولات شل شده زنبورها است. کاهش عملکرد و کارایی جمعیت زنبورهای کارگر یک کلنی در اثر این بیماری باعث مشکلاتی مانند کاهش تولید غذا برای لاروها و در نتیجه کاهش تولید عسل و باروری ملکه و زنبورهای نر نیز می شود. عفونت حاد با این عامل بیماری زا باعث افزایش تلفات زمستان گذارنی نیز در کندو می شود.
این بیماری بسیار مسری است که در داخل کلنی ها، بین کلنی ها، یا از یک زنبورستان به زنبورداری دیگر و یا در طی مهاجرت های طولانی قابل انتقال است. این بیماری با توجه به خساراتی که می زند باعث کاهش تولید و در نتیجه خسارات اقتصادی شدیدی به کلنی ها و زنبورداران می شود. البته دو نوع (Nosema cerana) و (Nosema apis) بسته به رواج بیشتر در یک گونه زنبورعسل بسیار شایع هستند که نوع اول از نوع دوم خطرناک تر است و احتمال داده شده که با سندروم فروپاشی کلونی (C. C. D.) ارتباط داشته باشد. تشخیص این دو نوع از یکدیگر با آزمایشات ژنتیکی امکان پذیر است. داروهایی برای درمان آن در حال آزمایش هستند؛ اما هنوز در همه جهان مجاز نیستند و هنوز بهترین، رایج ترین و در دسترس ترین راه کنترل آن انتقال کلونی تحت تأثیر این بیماری به کندو و قاب های ضدعفونی شده است. حفظ کلنی های قوی و تقویت سایر کلنی ها به سمت داشتن کلونی های قدرتمند، تعویض منظم قاب های قدیمی و ضدعفونی قاب ها و تجهیزات، استفاده از منبع آب مناسب و تمیز و تغذیه مناسب، اجتناب از تماس غیرضروری با سایر زنبورستان ها و بررسی منظم کندوها از نظر مشاهده علائم بیماری و... جزو راهکارهای پیشگیری از آن هستند.
بیماری ناشی از آلودگی به کنه واروآ (varrosis):کنه واروآ شاید معروف ترین عارضه کلونی های زنبورعسل باشد که تحت عنوان انگل اصلی زنبورهای عسل (به ویژه زنبورهای عسل آسیایی یا Apis Cerana) شناخته می شود و در ایران نیز بروز آن شایع است. بیان شده که این کنه به بدن زنبورهای عسل و لاروهای زنبورعسل چسبیده و از همولنف آنها تغذیه می کند. البته تحقیقات جدیدتر این نظریه را مطرح نموده اند که کنه واروآ نه از همولنف که از بافت ذخیره ای بدن زنبورعسل تغذیه می کند. به هر حال، با این عمل کنه واروآ، لاروها و زنبورها ضعیف و ضعیف تر شده و ایمنی آنها نیز افت می کند. همچنین در منابع آمده است که کنه واروآ می تواند ناقل عوامل بیماری زا نیز باشد. اگر به رفع عارضه انگل واروآ در کلنی زنبورعسل کمک نشود، پیش بینی شده که کلونی مربوطه ظرف 1 تا 3 سال از بین می رود.
ساده ترین روش تشخیص کنه واروآ بازرسی قاب های کندو و مشاهده کنه های واروآ بر پشت زنبورها به شکل دکمه های ریز متمایل به قرمز رنگ است. شفیره های به شدت آلوده شده می میرند و اگر زنده بمانند نیز شکل بدنی دفُرمه (متفاوت از حالت طبیعی) خواهند داشت. البته دفرمه شدن بال ها می تواند علاوه بر کنه واروآ به دلیل ویروس (DWV) یا ویروس عامل دفرمه شدن بال ها نیز باشد. همچنین، جثه کوچکتر از حالت عادی، قابلیت بقا و طول عمر کوتاهتر و مقاومت کمتر نسبت به بیماری ها نیز جزو عوارض آلودگی به کنه واروآ است. با توجه به افزایش مشاهده لاروها و شفیره های مرده در فضای کندو و کاهش محسوس تعداد زنبورهای بالغ، تأثیرات این انگل بر عملکرد و تولید کلونی نیز قابل توجه خواهد بود. متأسفانه، امکان رفع کامل عارضه کنه های واروآ در کندوهای آلوده به آن معمولاً وجود ندارد و تنها سعی می شود که جمعیت آنها در سطحی کاهش یافته و کنترل شود که کلونی از نظر بیولوژیکی و عملکرد اقتصادی تحت تأثیر قرار نگیرد؛ بنابراین، مشاهده سطح آلودگی کلونی ها به طور منظم یکی از پیش نیازهای کنترل این عارضه در کلونی های آلوده شده است. بهتر است که همه زنبورداران یک منطقه در کنترل و درمان دارویی بر ضد جمعیت کنه های واروآ هماهنگ باشند تا کنترل آن موفق تر باشد. امروزه طیف گسترده ای از روش ها مانند روش های تله گذاری، داروهای شیمیایی و گیاهی یا طبیعی و... برای کنترل کنه واروآ چه به صورت تکی و چه به صورت ترکیبی استفاده می شود. البته باید هر روشی که استفاده می شود تحت کنترل دامپزشک متخصص و قوانین دامپزشکی مربوطه باشد.
کنه آکاراپیس یا رِنی که چرخه زندگی خود را در داخل عضوی با نام prothoracic tracheae در بدن زنبورعسل کامل می کند، از همولنف زنبور تغذیه می کند. گرچه در فصل تابستان آلودگی به این کنه ها آشکار نیست؛ اما در درون کلونی پخش شده و باعث عمر کوتاه تر زنبورها می شوند. اما در اواخر زمستان و اوایل بهار که زنبورها شروع به افزایش فعالیت و پرواز به اطراف می کنند، عدم توان پرواز، خزیدن و مرگ در کلونی ها مشاهده می شود. البته اگر زمستان گذرانی کندوها طول بکشد، احتمالاً تعداد زنبورها آن قدر کاهش می یابد که حفظ کلونی تا آخر زمستان سخت شود و حتی کلونی فروبپاشد. امروزه برای درمان آلودگی به کنه آکاراپیس نیز از داروهای کنترل کنه واروآ که مجاز باشند و توسط دامپزشک توصیه شده باشند، استفاده می شود.
"
عوامل بیماری زا شامل دسته عوامل باکتریایی (بیماری لوک آمریکایی و اروپایی)، عوامل قارچی ( بیماری نوزاد گچی یا لارو گچی و بیماری لارو سنگی)، بیماری های ویروسی (بیماری نوزاد ساکی، فلج مزمن و حاد زنبورعسل)، بیماری های ناشی از پروتوزوآ یا تک یاخته ها (بیماری نوزما) و عوامل مهاجم و انگلی شامل کنه واروآ، کنه آکاراپیس، کنه تروپیلائه لاپس و کنه تراکئال یا هیره مهاجم به کلونی های زنبورعسل، حشراتی مانند سوسک ها (مانند سوسک ریز یا کوچک کندوی زنبورعسل)، مورچه ها، کلونی های زنبورهای وحشی و شاپرک ها یا پروانه های کرم موم خوار و سایر گونه های پروانه ها و شاپرک های مهاجم به کلونی های زنبورعسل و حیواناتی مانند برخی دوزیستان، خزندگان، پرندگان و برخی از پستانداران از انواع موش و رَت تا خرس ها را شامل می شوند."
کنه های جنس تروپیلائه لاپس عمدتاً انگل زنبورهای عسل گونه Apis dorsata هستند، اما کنه های گونه Tropilelaps clarae و Tropilelaps mercedesae به زنبورهای عسل اورپایی یا Apis mellifera نیز می توانند آسیب جدی وارد کنند. تشخیص آنها به راحتی از روی کندوها و زنبورها قابل انجام است و علائمی مانند کنه واروآ دارد که درمان آن نیز مشابه کنه واروآ است.
آلودگی به سوسک ریز کندو یا (Aethina tumida):سوسک های مهاجم به کلونی های زنبورعسل و از جمله سوسک ریز کندو که در کندوها توان تکثیر و گسترش دارند، می تواند تا نابودی کلونی و شانه های عسل آن پیش روند. این نوع سوسک از آفریقا منشأ گرفته است و در آمریکا نیز باعث خسارات زیادی شد و هزاران کندو را از بین برده است. درمان این نوع از سوسک مهاجم به کلونی ها مشابه کنه واروآ است، اما با مشاهده سوسک ها از هرگونه ای در کندو باید با دامپزشک در مورد خطرناک بودن یا نبودن آنها، جلوگیری از گسترش آنها و خسارات ناشی از آنها مشورت نمود.
عارضه یا سندروم فروپاشی کلونی زنبورعسل (Colony Collapse Disorder - CCD):همان طور که قبلاً گفته شد این عارضه که به عنوان یک سندروم (عارضه ای با عوامل کاملاً شفاف نشده) شناخته می شود، یک عارضه مرموز و بسیار خسارت بار است که به یک دغدغه جهانی تبدیل شده است. ناپدید شدن ناگهانی زنبورها بدون مشاهده لاشه زنبور در داخل یا اطراف کندو در حالی که ملکه و لاروها هنوز در کندو هستند و عسلی دزدیده نشده است، صحنه ای عجیب و غیر قابل تصور است که در این عارضه مشاهده می شود. احتمالاً این عارضه ناشی از ترکیبی از عوامل مختلف است. مجموعه ای از مظنونین احتمالی مانند ویروس ها، کنه ها، عوامل بیماری زای دیگر، کوچ دادن و مهاجرت کندوها توسط زنبوردار به یک مکان جدید، آفت کش ها و علف هرز کش ها، مشکلات تغذیه ای کلونی ها، وجود برخی مواد دارویی و باقیمانده آنها در کندوها و حتی عواملی مانند گرمایش زمین، محصولات دستکاری ژنتیکی شده کشاورزی و تابش های الکترومغناطیسی و... برای بروز این عارضه در منابع مختلف ذکر شده است.
هجوم مورچه ها، موش ها، خرس ها و مرغ زنبورخوار و... :گرچه سعی شد به بخش اصلی عوامل بیماری زا و انگل های تهدید کننده کلونی های زنبورعسل در این مطلب پرداخته شود، اما هنوز عوامل تهدیدکننده ای مانند شپش زنبورعسل (Braula coeca)، پروانه یا شاپرک موم خوار بزرگ (Galleria mellonella) و کوچک (Achroia grisella) و انواع مورچه ها در کنار حیوانات و پرندگان مهاجم نیز نباید مورد غفلت واقع شوند. اصولاً چون عسل و سایر محصولات کندوی زنبورعسل دارای ارزش غذایی بالایی برای تقریباً تمامی گونه های جانوری هستند، هر جانداری که توان مقابله با زنبورعسل و یا مخفی نمودن خود در کنار زنبورها را داشته باشد، تمایل به بهره مندی از این منبع ارزشمند غذایی دارد.
لارو پروانه موم خوار بزرگ آسیب قابل توجهی به شان ها یا قاب های عسل وارد می کند و به ویژه کندوهای ضعیف تر یا کندوهای انبار شده به شدت در معرض آن هستند، مگر اینکه دمای محیط به زیر حدود 5 درجه سانتیگراد برسد. حشرات دیگر مانند گوش خیزک و عنکبوت ها نیز می توانند به کلونی های زنبورعسل وارد شوند و حتی کندو پناهگاه خوبی برای انواع بندپایان مانند موارد گفته شده باشند. البته اغلب آنها برای زنبورها و تجهیزات و کندوها به طور محسوسی مضر ارزیابی نشده اند. مورچه ها نیز گرچه اغلب مواقع آفات جدی برای کندوها نیستند؛ اما برخی گونه های آن ها می توانند برای کندوها مزاحمت جدی ایجاد کنند. اگر در بازدید از کندو هر حشره ای در تعداد قابل توجه و کاملاً قابل مشاهده دیده شد، حتی اگر جزو آفات کندو نباشد، توصیه می شود در مورد آن با افراد متخصص مشورت شود.
موش ها نیز یک آفت حیوانی جدی برای کندوها هستند که علاوه بر دستبرد به شان های عسل کندو، ممکن است در فصول پاییز و زمستان حتی امکان ورود و زندگی در کندوهای فعال را پیدا کنند. آنها بدنه کندو و قاب ها را به قدری می جوند که برای ساختن لانه برای خود جا باز کنند و با ادرار نمودن و رها نمودن فضولات در کندو و روی قاب ها، تمایل زنبورها را به تمیز نمودن و استفاده از قاب ها را از بین می برند. راسوها نیز می توانند شبانه به کندوها حمله نموده و با ورود به کندو بخش بزرگی از زنبورها و قاب های کندو را مصرف کنند که حتی تعداد قابل توجهی از کلونی ها را از بین ببرد. گرچه حمله آنها به کندوها در بهار شایع تر است، اما در پاییز و زمستان هم احتمال آن وجود دارد.
خرس ها نیز از قدیم در بین همگان به عنوان دشمن کندوهای وحشی و پرورشی شناخته شده اند که علاقه زایدالوصفی به استفاده از شان های عسل دارند. آنها معمولاً شبانه به کندوها حمله کرده و خسارات بسیاری به کندوها و تجهیزات زنبورداری می زنند و البته بعد از یافتن محل زنبورستان بارها و بارها برای غارت برمی گردند. کنترل غارتگری خرس ها دشوار است و بهتر است به جای اینکه خود فرد زنبوردار دست به کار شود، جهت حفظ ایمنی خود و رعایت مسائل محیط زیستی، برای کنترل عواملی مانند راسوها، خرس ها و مرغ های زنبورخوار از کارشناسان سازمان محیط زیست کمک بگیرند.
همان طور که در مطالب بالا دیده شد، بازرسی منظم کندوها حتی در فصول کم فعالیت و ماه های زمستان گذرانی کندو نیز نباید مورد غفلت واقع شود. کندوها باید از نظر وجود هرگونه خسارت، کاهش فعالیت یا جمعیت کلونی ها، هرگونه فعالیت های غیرعادی در زنبورها و... مورد بازدید و بررسی قرار گیرند و با مشاهده هرکدام از علائمی که در بالا گفته شد، با فرد مجرب یا دامپزشک متخصص تماس گرفته و مشورت شود. دامپزشکان مجرب با بررسی علائم و نشانه ها یک پیشنهاد یا توصیه درمانی یا مجموعه ای از درمان ها را توصیه می کنند. البته قبل از آن نیاز به نمونه گیری یا آزمایشاتی نیز جهت تشخیص دقیق تر عامل مشکل و میزان خسارت وارده محتمل است تا پروتکل درمانی مؤثرتر پیش رود. امروزه حتی آزمایشاتی ژنتیکی با استفاده از DNA نمونه زنبورها و حتی نمونه عسل برای تشخیص موارد مشکل زا مانند انواع بیماری های ویروسی، باکتریایی و قارچی در جهان رایج شده است.
در مورد تعداد دفعات بازدید از کندوها، نحوه بازدید و زمان های بازدید، مواردی که باید در بازدیدها موردتوجه قرار گیرند، نمونه هایی که تحت شرایط خاص باید اخذ شوند و نحوه نمونه گیری ها می توان از متخصصین مربوطه مشاوره ها و آموزش های لازم را اخذ نمود تا هم جلوی بروز هرگونه مشکل تاحدامکان گرفته شود و هم در صورت وجود هر مشکلی در اسرع وقت شناسایی و جلوی خسارت بیشتر به کلونی ها گرفته شود. امروزه امکان دسترسی به خدمات آموزشی، مشاوره ای و خدمات دامپزشکی و درمانی جهت زنبورداران در سامانه های مجازی به سهولت فراهم شده است که امکانی بسیار سودمند است. اپلیکیشن و وب سایت مرغابی علاوه بر ایجاد امکان بهره مندی ساده و سریع از امکانات مربوطه، برای اولین بار در ایران خدمات مشاوره نیز در سامانه خود جهت انتخاب بهترین گزینه ها در اختیار فعالین عرصه زنبورداری و پرورش زنبورعسل قرار داده است.
سرفصل ها
کد مطلب : 294